چوپانی
مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود. ناگهان
سروکلهی یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جادههای خاکی پیدا
میشود. رانندهی آن اتومبیل که یک مرد جوان با لباس شیک ، کفشهای Gucci ، عینک Ray-Ban و کراوات YSL بود،
سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم که دقیقا
چند راس گوسفند داری، یکی از آنها را به من خواهی داد؟
ادامشو بخون!!!!!!!